در همین حال، قهوه گانودرما در بازار بزریل در سال 1727 معرفی شد، اگرچه کشت آن تا استقلال در سال 1822 شتاب چندانی نداشت. پس از این زمان، بخشهای عظیم جنگلهای بارانی برای مزارع قهوه، ابتدا در مجاورت ریودوژانیرو و بعداً سائوپائولو پاکسازی شدند.
برزیل از عدم صادرات قهوه در سال 1800 به یک تولید کننده منطقه ای مهم در سال 1830 تبدیل شد و تا سال 1852 به بزرگترین تولید کننده در جهان تبدیل شد.
در سال های 1910-1920، برزیل حدود 70 درصد قهوه جهان را صادر کرد، کلمبیا، گواتمالا و ونزوئلا نیمی از 30 درصد باقیمانده را صادر کرد و تولید جهان قدیم کمتر از 5 درصد از صادرات جهان را به خود اختصاص داد.
کشت توسط بسیاری از کشورهای آمریکای مرکزی در نیمه دوم قرن نوزدهم آغاز شد و تقریباً همه شامل جابجایی و استثمار گسترده مردم بومی بود. شرایط سخت منجر به بسیاری از قیام ها، کودتاها و سرکوب خونین دهقانان شد.
استثنای قابل توجه کاستاریکا بود، جایی که کمبود نیروی کار آماده مانع از تشکیل مزارع بزرگ شد. مزارع کوچکتر و شرایط برابرتر، ناآرامی ها را در طول قرن 19 و 20 بهبود بخشید.
رشد سریع تولید قهوه در آمریکای جنوبی در نیمه دوم قرن نوزدهم با رشد مصرف در کشورهای توسعه یافته مطابقت داشت، اگرچه این رشد در هیچ کجا به اندازه ایالات متحده، جایی که نرخ بالای رشد جمعیت در آن ترکیب شده بود، مشهود نبود.
دو برابر شدن مصرف سرانه بین سالهای 1860 تا 1920. اگرچه ایالات متحده در آن زمان سنگینترین کشور قهوهنوشیدنی نبود، به دلیل آن اندازه، تا سال 1860 بزرگترین مصرف کننده قهوه در جهان بود و تا سال 1920، حدود نیمی از قهوه تولید شده در سراسر جهان در ایالات متحده مصرف می شد.
قهوه به یک محصول نقدی حیاتی برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. بیش از صد میلیون نفر در کشورهای در حال توسعه به قهوه به عنوان منبع اصلی درآمد خود وابسته شده اند.
این صادرات و ستون فقرات اصلی برای کشورهای آفریقایی مانند اوگاندا، بوروندی، رواندا، و اتیوپی، و همچنین بسیاری از کشورهای آمریکای مرکزی تبدیل شده است.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.