در یکی از اکتشافات، زمانی که یک کشتی مملو از زعفران ممتاز قائنات اصل توسط دزدان دریایی ترسناک در اقیانوس ها به سرقت رفت، «جنگ زعفران» آغاز شد که چهارده هفته طول کشید. به دلیل این درگیری ها، دزدان دریایی زعفران اکنون مرعوب شده اند و کشت و تجارت زعفران در بازل آغاز می شود.
از اینجا به نورنبرگ گسترش می یابد و به زودی به کل انگلستان، به ویژه نورفولک و سافولک گسترش می یابد. نام شهر زعفران والدن در اسکس، یک شهر کوچک تولید پشم در شرق انگلستان، از اینجا آمده است. اینجا مرکز کشت و تجارت زعفران در انگلستان است.
در اروپای قرون وسطی، زعفران یکی از مواد ضروری آشپزخانه ها بود. اما زعفران به دلیل گرانی و کمیاب بودن مورد سوء استفاده قرار گرفت. قسمت‌های گلرنگ را در بین تپه‌های زعفران جمع‌آوری شده مخلوط کرده و ریشه زردچوبه آسیاب شده را به زعفران پودر شده اضافه می‌کنند.
در قرن پانزدهم، آلمانی‌ها که می‌خواستند از این جعل جلوگیری کنند، اعلام کردند که کسانی که تقلب کنند، با سوزاندن یا زنده به گور شدن مجازات می‌شوند.
شکسپیر که دنیای نمادین گیاهان را در آثار خود حمل می کند او همیشه با گیاه شناسان زمان خود در ارتباط بود- زعفران را نیز شامل می شود.
برای مثال، لرد پیر لافئو در پنجمین نمایشنامه خود، تا زمانی که خوب تمام شود، کمدی دردسرساز درباره داستان عشق دو جوان از طبقات مختلف، که در اوایل دهه 1600 نوشته شده بود، به کنتس می گوید: «نه، نه، نه پسرت فریفته آن ولگردی شده است که نوارهای ابریشمی خام می بندد که شرارت زعفرانی رنگش می تواند نیمه پخته و خام را به رنگ خود در آورد.
اگر او نبود، در این ساعت، عروس تو زنده بود، پسرت در خانه خودش، و به نفع پادشاه ما بود، نه آن زنبور خالدار که شما از آن صحبت می کنید.»
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.